معنی مخترع بالون
حل جدول
لغت نامه دهخدا
بالون. (فرانسوی، اِ) بالن. چادری که درون آن را از گاز پرسازند و به هوا رها کنند. (از فرهنگ نظام). محفظه ای که از گاز پرشده باشد و با آن توان به آسمان رفت. و رجوع به بالن شود.
مخترع
مخترع. [م ُ ت َ رَ] (ع ص) از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده. تازه پدید آورده: عالم مخترع است هم به صورت و هم به هیولی. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 24). به حکم آنکه صناعت شعر در بدو امر مخترع طبع عرب و مبتدع خاطر ایشان بوده است. (المعجم چ 1 ص 50). || (اصطلاح بدیعی) صنعتی است که معانی و لطایف تازه برانگیزد و تشبیهات و صنایع نو ایجاد نماید. مثال:
فلک جلال تو را وزن کرد با مه نو
به پله ای که تو بودی سبک گران آمد
اگر نبود گران سوی تو بگوی چرا
تو بر زمینی و ماهش بر آسمان آمد.
(مرآت الخیال چ بمبئی ص 112).
|| کلمه ٔ انشاء کرده شده. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(لُ) [فر.] (اِ.) کره ای بزرگ که پوشش آن از پارچه یا چرم غیرقابل نفوذ است و داخل آن را از گازهای سبک (سبک تر از هوا) پر کنند در نتیجه به آسمان صعود کند.
فرهنگ عمید
وسیلهای برای پرواز، مرکب از یک کیسۀ بزرگ حاوی گازهای سبکتر از هوا و سبدی برای حمل بار و مسافر که بهوسیلۀ ریسمانهایی به هم متصل شده،
ترکی به فارسی
بادکنک
گویش مازندرانی
هواپیما – این واژه به خاطر شهرت بالن و زیپلن هایی که سلف...
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی، بادکنک، هوا گرد (اسم) کره ای لزرگ که پوشش آن از پارچه ای غیر قابل نفوذ تشکیل شده و داخل آنرا از گازهای سبک (سبکتر از هوا) پر کنند و در نتیجه باسمان صعود کند.
فارسی به آلمانی
Ballon, Masc. [noun], Zeppelin
عربی به فارسی
مخترع , جاعل
تعبیر خواب
شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود
دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت.
فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها
معادل ابجد
1399